سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یادداشت های یک نویسنده
مطالب اجتماعی سیاسی و آیات و احادیث را به طور داستانی و تحلیلی بیان می کنم

بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که وقتی دارم این مطلب رو می نویسم من
را می بینه و وقتی داری این مطلب رو می خونی، تو را
می بینه و غیر از او خدایی نیست و ماها رو خیلی دوس داره.

سلام.

چشماشو باز کرد.
و به اطرافش نگاه کرد.

می خواست بفهمه این جا کجاست؟

و می خواست که اطرافیانشو بشناسه.

سرشار از استعداد بود...
می تونست خیلی چیزا رو یاد بگیره... ولی
ما، اونو دست کم می گرفتیم.

اون، یه نوزاد چند روزه بود...

شاکله و شخصیت او به دست پدر و مادر و اطرافیانش
ساخته می شه.

اون ها هستند که حرف ها و کارها و فیلم ها و ... هر چیز خوب
یا بد را به عنوان غذای روح، به بچه می دهند.

ولی بگذریم...

من و تو، هم بچه ایم...
بچه ای که غذای روحمان کافی نیست.

کمبود ویتامین محبت، راز و نیاز و اعتماد به نفس داریم.

تکیه گاهمان ضعیفه...

و زود زود، با صورت، به زمین می خوریم...

پس، بیایم سر سفره قرآن و با هم غذا بخوریم...

و این آیه را بخونیم و مرور کنیم و بفهمیم که :

(انسان، بر نفس خود آگاه است، هر چند عذر و بهانه بیاورد...)

(هر کسی بر خدا توکل کند، خدا برایش کافی است...)

پس، بیاییم چند دقیقه ای، با خود خلوت کنیم و قلبمان را پاک سازی کنیم.

و خود و کارهای خود را به خدا بسپاریم، و از سخنان او تغذیه کنیم.

یا علی.




موضوع مطلب :
شنبه 86 آذر 17 :: 12:57 عصر ::  نویسنده : دوست

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 11
بازدید دیروز: 15
کل بازدیدها: 115282